سیمین بهبهانی :

زلف پر پیچ و خمت کو تا ز هم بازش کنم؟
بوسه بر چینش زنم با گونه ها نازش کنم


غنچه ی صبرم شکوفا میشود اما چه دیر
کو سر انگشت شتابی تا ز هم بازش کنم؟


قصّه ی رسواییم چون صبح عالمگیر شد
کی توانم همچو شب آبستن رازش کنم؟


پرده ی شرمی برخسار سکوت افکنده ام
برفکن این پرده را تا قصّه پردازش کنم


خفته دارد دل بهر تاری نوایی ناشناس
زخمه ی غم گر زنی سازی نوا سازش کنم


چون غباری نرم دل دارد غمی غمخوار کو؟
کاشنای این سبکخیز سبکتازش کنم


من سر انگشت طلایی رنگ خورشیدم تو شب
زلف پر پیچ و خمت کو تا ز هم بازش کنم؟


سیمین بهبهانی


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دنیای ارزهای دیجیتال پهنه ی کویر Lisa موج بیکران خاطرات اورداپ کام مقالات نقره ای indication innovation in concreto إِنَّکَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوی سایت تفریحی و سرگرمی